خانواده محور و دوستدار کودک
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۴۰۴۳
حضور فرزندان در مهدهایکودک مسألهای است که برای خانوادهها به یک امر عادی تبدیل شده و این موضوع گاه حتی یک مزیت هم محسوب میشود، بهطوریکه در مواقعی مادران خانهدار هم فرزند خود را برای آموزش بیشتر و بازی با همسالان به مهدهایکودک میسپارند.
هرچند که فرزندان در مهدهایکودک امکان بازی با همسالان را دارند و این زمان فرصت مناسبی برای مادران شاغل محسوب میشود، اما با توجه به اضطراب جدایی برای فرزندان و همچنین مادران آنها این موضوع نیازمند دقت بیشتری در عمل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
8 میلیون کودک در مهد
براساس اعلام مجتبی همتیفر، رئیس سازمان ملی تعلیموتربیت کودک، در دوران پیش از کرونا ۴۰ هزار مهدکودک فعال بود که بهدلیل شرایط اقتصادی ناشی از همهگیری این میزان به ۲۶هزار و ۸۰۰ مرکز رسیده است که پذیرای هشتمیلیون کودک هستند.
با توجه به آمار هشتمیلیونی خردسالانی که روزانه از والدین خود جدا میشوند، اهمیت و آگاهی در چگونگی انتخاب مهدکودک و شیوه رفتاری با فرزندان ضرورت مییابد.
در این راستا، سیدمحسن اصغرینکاح، استاد دانشگاه در گفتوگو با جامجم درباره حضور کودکان در مهدهایکودک و چگونگی برخورد با آنها اظهار میکند: «خانواده مهمترین، اصلیترین و طبیعیترین محیطی است که کودک خردسال باید در آن قرار گیرد و تقریبا هم جایگزینی ندارد اما در مواردی بهدلیل شرایط اجتماعی مانند اشتغال یا تحصیل والدین و ایجاد فاصله میان خانوادهها، والدین جوان برای نگهداری از فرزندان مهدکودک را انتخاب میکنند.»
وی ادامه میدهد: «محیط خانواده پایگاه امنی برای فرزندان است، بنابراین توصیه میشود تا جای ممکن کودک در منزل باشد و فردی مانند پدربزرگ یا مادربزرگ از او مراقبت کند و اگر این امکان فراهم نیست، والدین میتوانند از افراد شناسنامهدار و فارغالتحصیل در رشته مرتبط با آموزش و نگهداری کودک کمک بگیرند.»
آسیبی در کمین خردسال
این استاد دانشگاه یادآور میشود: «اما اگر این موارد برای خانوادهها ممکن نبود، ما به مهدکودک بهعنوان یک جایگزین در شرایط حل مسأله اضطراری نگاه میکنیم. البته زحمات مربیان و مدیران در مهدکودک را ارج مینهیم اما بهطورکلی حضور یک خردسال بدون اعضای خانواده در محیط خارج از خانه به معنای آسیب است.»
اصغرینکاح میافزاید: «تا جای ممکن فرزند خردسال باید در کنار اعضای خانواده خود باشد، بنابراین انتخاب مهدکودک برای نگهداری از فرزند باید انتخاب آخر باشد که این امر هم نیازمند نظارت و شیوه درست و دقت در انتخاب است تا این آسیب به حداقل برسد. همچنین مربیان و مدیران مهدکودک هم باید متعهد باشند که برنامه مناسبی را برای فرزندان تدارک ببیند.»
آموزشی چالشبرانگیز
وی عنوان میکند: «مهدکودک خوب مکانی است که در حد ممکن خانوادهمحور، دوستدار کودک و متناسب با شرایط کودک است و تقریبا نباید آموزشمحور باشد، چراکه آموزش به خردسالان یک مسأله چالشبرانگیز است.»
این استاد دانشگاه معتقد است: «بسیاری از مهدهای کودک برنامههای مفصل آموزشی مانند تدریس زبانانگلیسی یا خواندن و شمارش زودهنگام برای خردسالان گذاشتهاند که انگار کودک چندسال زودتر به مدرسه رفته است!»
اصغرینکاح میگوید: «مهدکودک مکانی است که کودک باید در آنجا جایگزینی برای خانواده داشته باشد. یعنی مربیان باید سعی کنند فضایی خانوادهمحور ایجاد کنند، یعنی فرزندان باید زمانی برای استراحت، بازی و تعامل با مربی مانند یک خاله داشته باشند.»
وی ادامه میدهد: «جمعیت کودکان در هر کلاس باید به گونهای باشد که مربی بتواند مانند یک خاله ارتباط چشمی برقرار و با همه آنها صحبت کند. بنابراین کلاسی که 15 ــ 10 کودک با یک مربی باشد، اصلا جنبه مهدکودک ندارد. این کلاسها فقط کار کوچکی در جهت کنترل فرزندان است.»
فرزندان الگوی مناسبی را دریافت کنند
این کارشناس کودکونوجوان اظهار میکند: «تعداد کودکان در یک کلاس باید به گونهای باشد که مربی بتواند به همه بچهها توجه کند و زمان کافی برای پاسخدهی به نیازهای همه آنها را داشته باشد و همچنین مهدکودک تا جای ممکن باید شرایط زندگی طبیعی را برای کودکان فراهم کند. بهطورمثال بخشی میتواند بازی در حیاط مهدکودک باشد و بخش دیگر میتواند فضایی باشد که بچهها مسئولیتهای کوچک مانند مرتبکردن وسایل خود را داشته باشند.»
اصغرینکاح یادآور میشود: «فرزندان باید مسئولیتپذیری و ملاحظات ایمنی و اخلاقی را در مهدهایکودک بیاموزند تا الگوی خوبی را از مربیان و اطرافیان دریافت کنند.»
آشنایی پیش از ثبتنام
وی همچنین درباره شیوه رفتاری با فرزندانی که بهسختی از خانواده برای رفتن به مهدکودک جدا میشوند، توضیح میدهد: «بیرون از خانه بدون پدر و مادر برای عموم فرزندان کاری دشوار است اما والدین میتوانند بهتدریج بچه را آماده کنند. خانواده باید فرزند را پیش از ثبتنام با محیط مهدهایکودک و مربی آشنا کند و مربی هم فرصتی بگذارد تا کودک او را بشناسد و با هم گفتوگو داشته باشند.»
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «همچنین قرار گرفتن مربی در کنار مادر به فرزند نشان میدهد که مربی با والدین آشنایی دارد و هماهنگ هستند و مربی هم باید در ساعات اولیه فضای دلانگیزی ایجاد کند و با انرژی و صبوری فرزندان را بپذیرد. همچنین باید صادقانه و البته با لحنی آرام به فرزندان گفته شود که پدر و مادر آنها بهطورمثال سر کار میروند و باید کار کنند اما نیازی نیست که به فرزندان قولهای اضافه مانند جایزه بدهند. این قولها بچهها را بیشتر تحریک میکند که وابسته شوند. هرقدر این موضوع سادهتر به فرزندان عنوان شود، اضطراب کودکان را بیشتر کاهش میدهد.»
چالشهای بهترین مهد کودک
اصغرینکاح ادامه میدهد: «طبیعی است بسیاری از فرزندان برای رفتن به مهدکودک گریه کنند یا اصرار به نرفتن داشته باشند اما والدین باید با زبان کودکانه و خلاقیت موقعیت را برای فرزندان توضیح دهند. متاسفانه گاهی برخی مادران خود را مخفی میکنند که فرزندان هنگام جدایی آنها را نبینند که این اتفاق هم مناسب نیست، حتی اگر فرزندان با گریه از پدر و مادر جدا شوند بهتر از این است که با رفتن ناگهانی پدر و مادر فرزند غافلگیر شود.»
وی میگوید: «برخی از فرزندان هم ممکن است بهدلیل ریشههای عصبی و زیستی یا خانوادگی دچار اضطراب جدایی باشند. آنهایی که گریه میکنند و وابستگی خیلی شدیدی دارند یا علائم جسمی نامناسب پیدا میکنند باید توسط متخصص و مشاور کودک و خانواده بررسی و به فرزندان برای جدایی از والدین آماده شوند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه فرزندان سرمایههای خانواده و جامعه هستند، خاطرنشان میکند: «تا جای ممکن مهدکودک باید گزینه آخر برای نگهداری از فرزندان باشد و اگر میتوانند فرزند را تا زمان پیشدبستانی و آموزش رسمی در خانه همراهی کنند چراکه بهترین مهدکودک و مربی هم فرزند را دچار چالش میکند.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: مهدهای کودک مهد کودک استاد دانشگاه مهدهای کودک برای فرزندان داشته باشند تا جای ممکن اصغری نکاح پدر و مادر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۴۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامت از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی/ خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، سردار دکتر سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت آورده است:
یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینه سازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون نمود. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزون تری هستند (نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی نماید).
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بی هیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفته ساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» (نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جز آن) را فرو نگذارد و برای بیشینه سازی آنها پیوسته بکوشد. سر انجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که میدانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایه ریزی میشود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فرو شدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای «خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخصهای زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱. سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف مینماید.
۲. پیروی از الگوی گفت و گوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳. افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور، مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴. فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴. برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنجهای ناگزیر زندگی حفاظت میکند (یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن).
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.